محل تبلیغات شما



مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست

آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست

قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب

شهر مدینه را به جگر، داغ مصطفاست

خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم

گر آسمان خراب شود بر سرت رواست

گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم

زیرا عزای قافله سالار انبیاست

خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود

عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست

غلامرضا سازگار


 

امام حسن(ع) می فرماید:

أکیسُ الْکیسِ التُقی، وَ أحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکریمِ هُوَ التّبَرُعُ قَبْلَ السُّؤالِ؛

زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص پرهیزکار است. احمق و نادان ترین افراد،

کسی است که تبه کار و اهل معصیت باشد و گرامی ترین و باشخصیت ترین افراد،

کسی است که به نیازمندان پیش ازاطهار نیازشان کمک کند.

احقاق الحق، ج11، ص20،

؛ بحارالانوار، ج44، ص30.

=====

تعجب‌ مى‌كنم‌ از كسانيكه‌ در غذاى‌ جسم‌ خود فكر مى‌كنند ولى‌ در امور معنوى‌ و غذاى‌ جان‌

خويش‌ تفكر نمى‌كنند. شكم‌ را از طعام‌ مضر حفظ مى‌كنند ولى‌ در روح‌ و روان‌ خويش‌

افكار خبيث و پستى‌ را وارد مى‌كنند.

بحار الانوار، ج‌ 1 ؛ ص‌ 2» 

 


پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 

مَن طَلَبَ العِلمَ فهُوَ کالصّائمِ نَهارَهُ ، القائمِ لَیلَةُ ، وإنَّ بابا مِنَ العِلمِ یَتَعَلَّمُهُ الرَّجُلُ خَیرٌ لَهُ مِن أن یََ أبو قُبَیسٍ ذَهَبا فأنفَقَهُ فی سَبیلِ اللّه ؛

هر که دانش بجوید ، مانند کسى است که روز خود را به روزه گذراند وشبش را به عبادت .

اگر کسى یک بابِ علم بیاموزد ، برایش بهتر است از این که کوه ابو قبیس طلا باشد و او آن را در

راه خدا انفاق کند .  

منتخب میزان الحکم

رسول اکرم صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :  إنَّ طـالِبَ العِلمِ تَـبسُطُ لَـهُ الـمَلائکَةُ أجـنِحَتَها وتَستَغفِرُ لَهُ ؛ فـرشتگان ، بـالهاى خـود را براى جوینده دانش مى ‏گسترانند و برایش آمرزش مى‏طلبند .

کنز العمّال : ۲۸۷۴۵ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸ة :( ۳۹۸)

 


از سفر آمدم ای همسفرم

کن تماشا که چه آمد به سرم

کس ندارم که توانم بدهد

تربت یار نشانم بدهد

من سراپا همه رنج و دردم

کرده عشق تو بیابانگردم

نیست ز احوال من آگاه کسی

نیست در سینه ی من یک نفسی

چه بگویم به چه احوال گذشت

این چهل روز چهل سال گذشت

رفتم از کوی تو اما دل ماند

دل سرگشته در این منزل ماند

از سر نی بنمودی دل من

سایه شد با سر تو محمل من

طعنه ها بر دل تنگم زده اند

نام تو بردم و سنگم زده اند

من کجا کوفه کجا شام خراب

من غمدیده کجا بزم شراب

خیزران تا که به لبهایت خورد

گفتم ای کاش که زینب می مرد

بود چشم نظرت بر هر سو

خواستم چوب بگیرم ز عدو

لیک دیدم که دو دستم بسته ست

ریسمان بسته به دست خسته ست

ولی از طشت دلم بشکستی

تو مرا دیدی و چشمت بستی

خون شده دیده ام از بیداری

بسکه سخت است امانتداری

بارها خون ز دو چشم افشاندم

غنچه ها را به تو برگرداندم

جمعشان جمع پریشان حالی ست

جای زهرای سه ساله خالی ست

تو ز من قصه ی ویرانه مپرس

تو از آن کودک دردانه مپرس

به تن کوچک خود تاب نداشت

دخترت تا به سحر خواب نداشت

اشک می ریخت ز چشم مستش

دست من بود عصای دستش

دیدی ای سرو چگونه سر شد

گل نیلوفر تو پرپر شد

یوسفم گم شده می دانم من

بعد تو زنده نمی مانم من


جملات برگزیده وین دایر:

- تنها راه تغییر عادت‌ها، تکرار رفتارهای تازه است.

- دروغ انفجاریست در اعتماد به نفس تو.

- اگر شخصیت خود را با فعالیت‌های شغلی خویش می‌سنجید، پس غیرواقعی نیست اگر بگویید وقتی کار نمی‌کنید فاقد شخصیت هستید.

- به هر کاری که دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید، زیرا این شیوهٔ زندگی معجزه‌آفرینان است.

- درستکارترین مردم جهان، بیشترین احترام را به سوی خود جلب شده می‌بینند، حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاری‌ها و بی‌حرمتی‌ها قرار گیرند.

- آنان که به قضاوت زندگی دیگران می‌نشینند، از این حقیقت غافلند که با صرف نیروی خود در این زمینه، خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می‌کنند.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها